از همان زمان ایران در متن این پروژه قرار گرفت و دانشمندان هستهای ایران تلاش بسیاری برای مراحل آمادهسازی این دستگاه و پرورش نیروی حاذق برای کار با این دستگاه انجام دادند.
امروز اما در آستانه راهاندازی این مرکز تحقیقات علمی که سزامی نام دارد، ممکن است ایران از جمع کشورهای عضو اخراج شود. آن هم فقط به خاطر یک کاغذبازی ساده اداری.
دکتر محمد لامعی رشتی، استاد مدرسه فیزیک پژوهشگاه دانشهای بنیادی و پژوهشگر سازمان انرژی اتمی درباره فواید حضور در پروژه سزامی میگوید: «دستگاه تابش سینکروترون که سزامی هم یک جور از این دستگاهها است، یک شتابدهنده الکترون است که الکترونها را در یک حلقه با انرژی زیاد به حرکت درمیآورد.
الکترونها به خاطر حرکت شتابداری که دارند، از خودشان تابش گسیل میکنند. طیف این تابش از امواج مادون قرمز تا پرتوهای X سخت را شامل میشود. این تابش شدت بسیار بالایی دارد و در مقایسه با لامپ پرتو X معمولی، میلیاردها مرتبه شدتش بیشتر است.
خاصیت دیگرش هم این است که این پرتو در زاویه خاصی ساطع میشود. این دو خصوصیت با هم باعث میشود که بتوانیم کارهایی با این دستگاه انجام دهیم که با چشمههای نور معمولی نمیتوان آنها را انجام داد. این پدیده در دهه 1960 مشاهده شد.
اول به عنوان پدیدهای مزاحم به آن نگاه میکردند، چون تابش سینکروترون باعث میشود که انرژی الکترون به خارج تابیده شود و از آن کم شود، اما بهتدریج تصمیم به استفاده از این تابش گرفتند و این استفاده آنقدر گسترش پیدا کرد که دستگاههایی صرفاً برای استفاده از این تابش بهوجود آمد.»
به گفته وی، کاربردهای این دستگاه از شاخههای بنیادی علم مثل فیزیک حالت جامد و بررسی مدلهای مواد شروع میشود و تا پزشکی، باستانشناسی، محیطزیست، داروسازی و ... ادامه دارد.
سزامی چیست؟
دکتر لامعی تاریخچه سزامی را اینطور توضیخ میدهد: «سال 1997، آلمان پیشنهاد کرد که یک دستگاه تابش سینکروترون به اسم BESSY-1 که از سال 1982 در حال فعالیت در برلین بود به کشورهای خاورمیانه اهدا شود.
اسم این دستگاه به سزامی (SESAME) مخفف عبارت دستگاه «تابش سینکروترون برای علوم کاربردی در خاورمیانه» تغییر یافت. ابتدا قرار بود این دستگاه در یک مرکز تحقیقات به مدل سرن (مرکز تحقیقات ذرات بنیادی اروپا) مستقر شود، اما سال 1999 در کنفرانسی در برلین نمایندگان علمی کشورهای مختلف خاورمیانه جمع شدند و قرار شد که کیفیت دستگاه بهتر و بهروزتر بشود.
انرژی Bessy 800 میلیون الکترون ولت بود. در آنجا قرار شد که انرژی دستگاه به یک مگا الکترون ولت برسد. در آنجا نامزدهای میزبانی مشخص شد. ایران هم چند سایت را میزبان این پروژه کرد اما سرانجام در جلسههای بعدی قرار شد اردن میزبان این برنامه باشد.
همزمان با این برنامهها کادر علمی و فنی این ماشین مشخص شد. 14 نفر مسئول و مهندسین دستگاه بودند که 5 نفرشان ایرانی بودند و در کشورهای مختلف آموزش دیدند، اما در این دوران دستگاه مجدداً بررسی شد و تصمیم نهایی بر این شد که دستگاه به انرژی 5/2 میلیارد الکترون ولت برسد.»
دکتر جواد رحیقی که عضو کمیته مرکزی سزامی و مسئول کمیته آموزش بینالمللی سزامی هم هست در اینباره میگوید: « این مقدار انرژی یعنی 5/2 میلیارد الکترون ولت که انرژی این دستگاه است، مشابه دستگاههایی هست که الآن در فرانسه یا اسپانیا در حال ساخت آن هستند. این دستگاه اصلاً دست دوم نیست، بلکه کاملاً بهروز است.
این دستگاه برای کلیه علومی که نیاز دارند که به ساختار اتمها دسترسی داشته باشند، لازم است؛ از باستانشناسی تا داروسازی و علم مواد. هرچه انرژی دستگاه بیشتر باشد، کیفیت کار آن بالاتر میرود. ساختمان محل این دستگاه در اردن تمام شده و دستگاه در حال نصب است. این ساختمان 100 متر در 100 متر است و ساختمان پیچیدهای است.»
چرا اردن؟
این پروژه دو قسمت علمی دارد؛ یکی استفاده از تابش سینکروترون و دیگری در زمینه علوم شتابدهنده. این دستگاه با شتابدهندهای که با آن تحقیقات ذرات بنیادی انجام میدهد متفاوت است.
هر کسی هر پژوهشی داشته باشد که با استفاده از تابش سینکروترون بتواند مشکلاتش را حل کند، وقت میگیرد و با استفاده از دستگاه کارش را انجام میدهد. دکتر لامعی در مورد علت نصب این دستگاه در اردن میگوید: « اردن، ارمنستان، ایران، ترکیه (که بعد از زلزله کنار کشید) و مقامات خودگردان فلسطینی کاندید نصب دستگاه بودند.
اما ادعا شد که اردن مرکزیت بیشتری در خاورمیانه دارد. در حالی که امکانات ایران بسیار بیشتر بود. بههرحال به نظر میرسد که این تصمیم سیاسی بود. حتی امکانات رفتوآمد سایتهایی که ایران پیشنهاد داده بود، خیلی بهتر بود.
سایت کرج، سایت اصفهان و مشهد پیشنهاد شد. مثلاً سایت اصفهان که ما پیشنهاد دادیم خیلی برای دانشمندان جذاب بود. در حالی که این سینکروترون در جایی در اردن نصب شده که هیچ امکاناتی نیست و تنها همین مرکز است.»
مشکل کجاست؟
وقتی قرار شد این دستگاه نصب شود، یونسکو پذیرفت که مدیریت این کار را بر عهده بگیرد، چون ایران عضو یونسکو است، از اول در این پروژه شرکت داشت و حق عضویت را هم پرداخت.
بعداً قرار شد که سزامی ساختار مستقلی داشته باشد. برای همین به صورت یک مؤسسه بینالمللی درآمد. حالا برای عضویت در این مؤسسه بینالمللی، هر کشوری قوانینی دارد. در ایران هم باید مجلس این قضیه را تصویب کند که فعلاً مجلس این کار را انجام نداده و کار دانشمندان هستهای ما بلاتکلیف مانده است.
دکتر رضا منصوری نماینده ایران در سزامی که سهم مهمی در زمینه عضویت و فعالیت ایران در این زمینه داشته در این باره میگوید: «سزامی 2 مرحله داشت. شورای موقت که زیر نظر یونسکو بود و ایران هم در آن شورا عضو بود و کارها را پیش میبرد و از امکانات آن هم استفاده میکرد، اما بعد به صورت ارگان بینالمللی درآمد.
حالا هر کشوری برای عضویت یک قانونی دارد. در ایران هم باید مجلس تصویب کند و بعد رئیس جمهور یا وزیر خارجه به اطلاع آن ارگان برساند. الآن بیش از 3 سال است که در این مرحله هستیم!»
دکتر رحیقی که از این وضعیت بلاتکلیفی به شدت ناراضی است، میگوید: «تا زمانی که این مجموعه زیر چتر یونسکو اداره میشد، با تلاش دکتر منصوری ما هیچ مشکلی برای پرداخت حق عضویت نداشتیم.
اما مشکل از آنجا شروع شد که سال 2003 بود که سزامی از یونسکو مستقل شد و تبدیل به یک ارگان بینالمللی شد. قبلاً ما 50 هزار دلار در سال میدادیم اما آرام آرام حق عضویت ما زیاد شد. تا الآن ما 350 هزار دلار به سزامی بدهکار هستیم که اصلاً با امکاناتی که این شتابدهنده میتواند در اختیار دانشمندان ما قرار دهد قابل مقایسه نیست.»
او ادامه میدهد: «الآن افراد زیادی در حال آموزش برای کار با این دستگاه هستند و زمانی که دستگاه در اواخر 2008 یا اوایل 2009 شروع به کار کند این افراد که تعداد زیادیشان ایرانی هم هستند، میتوانند با استفاده از این دستگاه پژوهشهایشان را انجام دهند.
این آموزشها هنوز هم در اروپا و خاور دور در حال انجام است. هم از لحاظ فنی برای گرداندن شتابدهنده و هم برای کار با دستگاه دانشمندان جوان زیادی از ایران در فرانسه، ایتالیا، تایوان و ... در حال آموزش کار با این دستگاه هستند و امکاناتی که ما تاکنون گرفتهایم خیلی بیشتر از پولی است که برای حق عضویت این چند سال بدهکار هستیم. کافیاست این اعداد را با هم مقایسه کنیم تا ببینیم که هیچ توجیهی برای این تأخیر وجود ندارد.»
به گفته وی الان دهها دستگاه اشعه ایکس در ایران است که یا از آنها استفاده نمیشود یا خراب شدهاند و توان تعمیر آنها وجود ندارد. در همین چند ساله که ایران حق عضویتش را برای سزامی نداده چند تا از این دستگاهها خریده شده که هیچکدام توان و قابلیت سزامی را ندارند و قیمتشان خیلی از این حق عضویت بیشتر است، اما پروژه سزامی همچنان معطل تصمیم ساده مجلس است.
چرا مجلس اقدام نکرده؟
لایحه این عضویت، 2 سال است که در مجلس خاک میخورد و گویی که هیچ متولی اجرایی ندارد و هیچ کس نه در دستگاه دولت و نه در مجلس توجهی به ارزش علمی این دستگاه و عضویت ایران در این پروژه و خدماتی که کشورمان میتواند از آن بگیرد، نمیکند.
دکتر رضا منصوری، استاد دانشکده فیزیک صنعتی شریف میگوید: «در مجلس هیچکس مخالف نیست. زمانی که من معاون پژوهشی وزیر علوم بودم، این لایحه عضویت، در کمیسیون امنیت ملی بررسی شد. ما فکر کردیم که به سرعت به صحن علنی میرود. اما این لایحه با تعویض دولت مصادف شد و از زمان دولت جدید تا حالا هیچ کاری نشده است. متأسفانه این طرح در یک چارچوب اداری وحشتناکی افتاده است.»
دکتر رحیقی در پاسخ به این سوال که مجلس چه کمکی به حل مشکل کرده است، میگوید: «در زمان دولت آقای خاتمی که دکتر منصوری، معاون پژوهشی وزیر علوم بودند، این تقاضای عضویت به همراه چند عضویت بینالمللی دیگر (30 یا 40 تا) با هم به مجلس رفت. هر وقت ما به مجلس مراجعه میکنیم با این جواب مواجه میشویم که خوب اسم شما در این لیست ما هست.»
فلاحتپیشه نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که این لایحه را باید بررسی کند نیز دراینباره میگوید: «این لایحه الآن در کمیسیون نیست و با توجه به این روند احتمال لغو عضویت ایران میرود.»
چرا لیست بررسی نمیشود؟
دکتر منصوری در پاسخ به این سوال که چرا لیست بررسی نمیشود، میگوید: «این لیست که شامل چندتا از عضویتهای بینالمللی ایران در نهادهای گوناگون است، برای چند سؤال، یک جا از مجلس به دولت برگشته و بیش از 6 ماه از این اتفاق میگذرد و من نمیدانم که الآن در چه مرحلهای است.
به لحاظ اداری مشکلی نیست ولی میگویند به لحاظ اداری مشکل پیدا کرده و نیاز به یک قدرت فائقه دولتی برای راه افتادن دوباره آن است!»
او ادامه میدهد: «این وسط آبروی بینالمللی و علمی ما در خطر است، حتی مقدار زیادی از آن بر باد رفته. ما سالها برای بهدست آوردن این آبرو زحمت کشیده بودیم. در سزامی اسمی داشتیم.
ایران رئیس کمیته بینالمللی آموزش آن بود و دکتر رحیقی این مسئولیت را بر عهده داشتند. دیگر ما را جدی نمیگیرند. در این چند ساله در هر جلسهای از ما میپرسند که پس وضعیت ایران چه شد. الآن هشت کشور رسماً عضو هستند. اما ما هنوز معلقیم.
چند بار صحبت لغو عضویت ایران شده که رئیس برنامه سزامی مخالفت کرده است. اما بالاخره این هم حدی دارد. من الآن در چند جلسه اخیر شرکت نکردهام چون واقعاً نمیدانم که چه جوابی بدهم.
تصویب عضویت ایران در مجلس یک متولی میخواهد. عضویت ما آنقدر پا در هواست که من و دکتر رحیقی که رسماً نماینده ایران هستیم برای سؤالهایمان از کسی نه دستوری میگیریم و نه کسی مانع ما میشود. این وضع اسفناک است.»
دکتر رحیقی هم دراین باره میگوید: «تأکید ما این است که این یک پروژه خاص است و قابل مقایسه با خیلی از عضویتهای مشابه نیست. ما تقاضا داریم که سزامی را از این مجموعه جدا کنند و با فوریت آن را جداگانه بررسی کنند.
متأسفانه قضیه انتخابات ریاست جمهوری و بعد وزیر علوم، تأخیر زیادی در این پرونده به وجود آورد. بعد از انتخاب معاون پژوهشی وزیر علوم، من و دکتر لامعی به همراه کمیته سزامی ایران از دانشگاههای مختلف چندین بار مراجعه کردیم و تذکر دادیم که دولت و وزارت علوم باید پیگیری لازم را انجام دهند. ما نباید برای کارهای اداری آن این قدر انرژی صرف کنیم.
البته همیشه وزارت علوم نامهای هم مینویسد اما پیگیری لازم را انجام نمیدهد و آن طور که باید تصویب این طرح علمی را دنبال نمیکند.»
همکاری مجلس
ظاهرا هرچقدر که دولت در این زمینه بد عمل کرده، مجلس همکاری خوبی با کمیته سزامی ایران داشته، بهطوری که دکتر رحیقی میگوید: « ما با رابطه خوبی که با مجلس داریم، هم از طریق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که این عضویت در آن بررسی میشود و هم از طریق کمیسیون آموزش و دکتر عباسپور این طرح را دنبال میکنیم.
دولت که خیلی پیگیری نمیکند و اهمیت این طرح را در نظر نمیگیرد برای همین دکتر عباسپور پیشنهاد دادند که ما این را به صورت یک طرح دو فوریتی به مجلس پیشنهاد دهیم.
اما این هم غیر ممکن است چون شورای نگهبان به خاطر بار مالی که متوجه دولت میشود آن را به مجلس برمیگرداند. ما از وزارت علوم خواستیم که نامهای به مجلس بنویسد و اعلام کند که بودجه این طرح پیش بینی شده است.
اما پس از گذشت چند ماه، این کار به درستی انجام نشد. الان حتی برای سال جدید که وقت کافی بود که ردیف بودجهای مشخصی برای آن در نظر گرفته شود، با وجود این مشکلات، این کار انجام نشد. به نظر میرسد وزارت علوم امسال هم پیشبینی بودجه برای این طرح نکرده است!»
اما دکتر منصور کبکانیان معاون پژوهشی وزارت علوم که باید از طرف دولت پیگیر اینگونه طرحها باشد، در پاسخ به پرسش همشهری در اینباره به ذکر این نکته اکتفا میکند که در مورد سزامی با دکتر داوودی، معاون اول رئیس جمهور هماهنگیهای لازم انجام شده است.
وی میگوید: «حیف است که سالها سرمایهگذاری علمی کشور در این طرح روی زمین بماند. ما سعی داریم ابهامات را برطرف کنیم و برای رفع مشکل سزامی قبلاً چندین بار نامهنگاری کردیم و باز هم میکنیم.»
اما دکتر منصوری این را کافی نمیداند و میگوید: «یک لختی خاصی در بخش علمی کشور افتاده که نمیدانیم برای حل آن چهکار کنیم. ما مشکل را با وزیر علوم مطرح کردهایم ولی هنوز خبری نیست.
من شخصاً نمیتوانم نمایندگی ایران را در مجمعی بپذیرم که تکلیفش مشخص نیست. متولی علمی کشور یعنی وزیر علوم چندین بار اعلام کردهاند که موافقند ولی اینکه کافی نیست. کاری که روی هواست خیلی بد است یا بله یا نه. ما اینقدر هم در مسائل اداری دست و پاچلفتی نیستیم که اگر نمیشود این مشکل را حل کرد، علامت بسیار بدی است.
در تمام مسائل علمی این مشکل هست. الآن دوباره اعتبارات پژوهشی بودجه کم شده است. این نشان میدهد که عزم و اراده کافی برای فعالیتهای پژوهشی در دولت وجود ندارد.»
وزارت علوم چه میکند؟
دکتر رحیقی که از وزیر علوم و معاون او گله مند است، با بیان اینکه به نظر میرسد اصلاً این پروژه برای وزیر علوم ارزشی نداشته باشد، میگوید: «در جلسهای که در پاییز گذشته در اردن انجام شد، خیلی از کشورها میخواستند با هماهنگی هم ایران را از این پروژه بیرون بیندازند اما تا حالا رئیس پروژه مقاومت کرده است و از ایران حمایت کرده است.
ما هم همهاش در اردن میگوییم که کار در حال انجام است، در مجلس مراحل آن در حال پیشرفت است اما بالاخره تا کجا؟ صبر آنها هم تمام میشود و یک پروژه پربازده علمی برای تمام دانشمندان ایرانی فقط به خاطر مشکلات خیلی ساده اداری از دست میرود.
در آن برنامه در اردن به ما وقت دادند که اگر تا تیرماه 1386 ایران وضعیتش را مشخص نکند، در جلسه شورا که در همان زمان در وین تشکیل میشود، در مورد عضویت ایران تصمیم جدید گرفته میشود.
این یعنی اخراج ایران از سزامی. الان من رئیس کمیته آموزش سزامی هستم ولی میبینم که تصمیمگیریهای پروژه بدون اطلاع من انجام میشود. من چند بار هم گله کردم اما آنها هم حق دارند. اگر تا تیرماه هیچ کاری نشود، ما اخراج میشویم و دیگر کاری در این پروژه نداریم.
ما از اول این پروژه سهم خیلی زیادی در آن داشتهایم و خدمات زیادی از آن گرفتهایم. کوتاهی دولت متأسفانه دارد ایران را از یکی از پروژههای علمی که میتواند خیلی تأثیرگذار باشد حذف میکند.»
کمیسیون موافق است
در حال حاضر در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، پرونده بزرگی از مکاتبات کمیته سزامی ایران با آقای رودکی، معاون این کمیسیون وجود دارد، اما پیگیری کمیته سزامی نمیتواند به تنهایی کافی باشد و به نظر میرسد که وزارت علوم باید پیگیر این طرح باشد.
رودکی نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در اینباره میگوید: « سالیانه تعدادی دانشجو در دوره تحصیلات تکمیلی حول این پروژه به خارج از کشور اعزام شدهاند و آموزشهای خوبی میبینند، اما متأسفانه همکاری ایران با این پروژه مختل شده است.
پرونده این پروژه در کمیسیون امنیت ملی و آموزش و پژوهش در حال رسیدگی است. ما 2 یا 3 جلسه با دکتر کبکانیان معاون پژوهشی وزیر علوم داشتیم. من که ناظر این پروژه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی هستم به همراه دکتر عباسپور رئیس کمیسیون پژوهشی از وزارت علوم خواستیم که با اعتبار این پروژه موافقت کنند تا مشکل سزامی حل شود. امیدواریم که با پیگیری وزارت علوم، این مشکل حل شود.»
دکتر منصوری درمورد بودجه لازم برای این حق عضویت میگوید: «بار مالی سزامی را وزارت علوم پذیرفته است. مجلس فقط به یک گواهی کتبی احتیاج دارد که نشان دهد وزارت علوم این را میپذیرد.
در هر مجمع علمی کار کردن، هزینه دارد. با این وضعیت که نمیشود علم را پیش برد. تبلیغات زیادی در کشور هست، اما این روزها صحبت این است که ایران بیست و یکمین قدرت اقتصادی دنیا است؛ با 600 میلیارد دلار تولید ناخالص ملی.
اگر ما حتی یکدهم درصد از این پول را صرف پژوهش میکردیم، بیش از کل رقم سال 85 میشد. این مقداری که ما داریم هزینه میکنیم، وحشتناک است. همه کشورها دارند برای علمشان هزینه میکنند. این از لحاظ مالی. از لحاظ اداری هم که میبینیم دولت چهقدر لخت عمل میکند.»
به رشد علم بیتوجهی میشود
دکتر منصوری که پیشاز این خودش معاون پژوهشی وزارت علوم بود درباره مقایسه پژوهش در دولت قبلی و فعلی میگوید: « در دوران من در وزارت علوم هم بودجه پژوهشی کم بود اما رشد خوبی داشت. روز اولی که آقای زاهدی به وزارت علوم آمدند، گفتند امکان ندارد که ما بگذاریم که بودجه پژوهشی در این وضع بماند و آن را به یک درصد بودجه میرسانیم.
الآن هنوز روی نیم درصد هستیم. این حتی یک رشد آهسته هم ندارد. در برنامه چهارم تصویب شد که بودجه پژوهش به 5/2 درصد تولید ناخالص ملی برسد. وقتی این تصویب شد من خودم مخالف آن بودم.
تعجب میکردند من که متولی پژوهش کشورم چرا مخالفم و من در جواب گفتم که این سنگ بزرگ است. این را یک یا یک و نیم درصد بکنیم ولی به آن برسیم. ما در چند سال اخیر نهتنها بهطور مطلق رشد نداشتهایم بلکه با کاهش بودجه پژوهش مواجه بودیم.
ما سالانه 20 درصد رشد تولید ناخالص ملی داریم و با توجه به تورم حداقل مقدار مطلق بودجه باید افزایش نشان دهد اما اینطور نبوده است.نحوه توزیع این پول هم مهم است.
من در وزارت علوم تقاضا کردم که یک مقداری از بودجه برای وقایع غیرمترقبه علمی ذخیره شود و اگر ناگهان در جایی برای طرحی نیاز به پول بود از آن استفاده شود. الآن من نمیبینم که این اتفاق بیفتد.
الآن هیچ حرکت علمی در کشور دیده نمیشود، بگذریم از مسئله هستهای که انواع و اقسام تبلیغات درباره آن میشود. این هم اصلاً مسئله پژوهشی نیست.»
اما چه باید کرد؟ در خیلی از طرحهای پژوهشی، این سوال همیشه مطرح میشود.
دکتر رحیقی برای پاسخ میگوید: «به نظر من وزارت علوم باید درست حسابی پیگیری کند. این که بگویند ما یک نامه نوشتهایم پس مسئله حل است، این اصلاً درست نیست و پشت سر انداختن مسئله است.
تنها کسی که میتواند به داد این پروژه برسد وزیر علوم و معاون پژوهشی ایشان هستند. ما امکانات مالی آن چنانی نداریم که آزمایشگاههای علمی بزرگ داشته باشیم. حتی در اروپا هم این کار را نمیکنند و همه با هم همکاری میکنند.
این یک فرصت خیلی خوب برای ماست که نباید از دست بدهیم. این به شدت به توانایی علمی ما صدمه زده است. من واقعاً از مسئولان گله دارم.»
دکتر لامعی هم همین جواب را میدهد: «وزارت علوم تنها ارگانی است که با حمایت خود میتواند این پروژه را حرکت دهد. آزمایشگاهی مثل سزامی امکانات خیلی زیادی برای محققان ایرانی در سراسر کشور فراهم میکند که از یک ابزار علمی پیشرفته استفاده میکنند. حیف است که ما این امکان را از دست بدهیم.»
فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت ملی هم میگوید: «برای حل مشکل تنها یک تذکر یا یادآوری از طرف دولت کافی است تا کمیسیون با ارائه فوریت، این عضویت را به صحن علنی ببرد و در عرض حتی یک هفته همه مشکلات را حل کند.»
دکتر منصوری هم تاکید میکند: «اگر اینطور که دولت رفتار میکند، وضعیت ادامه پیدا کند، تا 2 سال دیگر هم این طرح تصویب نمیشود. اما اگر فشار خاصی وارد شود، یک ماهه کار تمام میشود. با تمام مشکلات اداری که در دولت و مجلس است، یک ماهه مشکل حل میشود.»
چه میشود؟
در ایران غیر از سزامی و البته همکاری با سرن هیچ پروژه دیگر بینالمللی در این سطح نداریم. حتی پروژه سرن هم با مشکل مواجه است. دکتر منصوری دراینباره میگوید: «الآن به دلیل همین کندی در بودجه پژوهشی ما پروژه Grid را که آینده اینترنت است و یکی از مهمترین پروژههای پژوهشی در سرن است را از دست دادیم.
امید داشتیم که اگر عضویت ما در این طرحها با موفقیت انجام میشد، در سایر رشتهها مثل بیوتکنولوژی هم چنین فعالیتی را آغاز کنیم، اما در همینها هم ماندهایم.»
دکتر منصوری در پاسخ به این سوال که پایان ماجرا را چطور ارزیابی میکند، میگوید: «2 خطر وجود دارد؛ یکی اینکه از ایران کسی در جلسه وین شرکت نکند. من که اصلاً شرکت نمیکنم، مگر اینکه وزیر علوم از من تقاضا کند.
من در سفر قبلیام 5 ماه طول کشید تا مخارج سفر را که از جیبم داده بودم پس بگیرم. خطر دوم اینکه شورای سزامی چه تصمیمی میگیرد؟ اگر من هم جای آنها بودم عضویت چنین کشوری را که 3، 4 سال است یک سازمان بینالمللی را منتظر نگه داشته است، لغو میکردم.»